موج افنجار باران

 

این باران و این گورها که زنده زنده نفس می کشند کنار آدم پشت من تکیه می دهند . نگاهت از خاکستر  باران تکیده می کند

در میان حلقه های آب می شکنی

می خندی و

دست های باران را برایم باز می کنی

نزدیک می شوی و فاصله ات را با من کم می کنی

رسوب می شوم بر باران

دیری نیست که دیگر

برای تن تو پیر می شوم .

نظرات 5 + ارسال نظر
مینا 11 آبان 1387 ساعت 12:48 ق.ظ http://sokoout.blogsky.com

سلام پیام عزیز بسیار زیبا بود مثل همیشه بی نظیر و تحسین بر انگیز
موفق باشی
بای

سلام.با موضوع یک فیلم منتظر نظرتم دوست گرامی

مینا منصوری 24 آبان 1387 ساعت 03:15 ب.ظ http://minamansouryyy.blogfa.com

سلام پیام جان
من اپ کردم با یک دل نوشته
منتظرتم بای

صدر 28 آبان 1387 ساعت 03:35 ب.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام!
اولین باره میام اینجا .
کوتاه و خواندنی.
موفق باشی
صدر

آریان 23 آذر 1387 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.ZirePoosteEshgh.Blogfa.Com

سلام

امید که خوب باشید

خوشحالم که اجازه داشتم لحظاتی
در وبلاگ شما باشم و به آرامش روح برسم

موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد