بیزاری

 

همیشه راست ترین را تو می گویی
اینکه از بار پیشی که مرا دیدی
شکسته تر شده ام
ولی با همه ی اینها عاشق تر شده ام
من فکر می کنم تو
چاره ای دیگری نداری شاید!

 یا مرا از دیگران دور کنی
ولی می دانی بی وفا شده ای  
دیگر از دروغ بیزارم
 
دیدی! دیدی من تو را چگونه می خواهم
خیلی وقت است شکسته شده ام جانم 

موهایم را دیگر رنگ سیاهی نمانده است
هر روز یک اسانس تازه می زنم  

با آنکه همیشه می بینم برای تو تفاوتی ندارد

چون تو از من بیزاری . . .