دلم می خواست با تو باشم ، به خاطر همه ی آنچه که وسعت
(( ما بودن )) را در خود جمع می کرد ، دوست داشتم بی هیچ تشویق و واپس زدنی ، دستانت را بالینی برای خستگیهای التیام نیافته ام می کردی و تا ابدیت چشمانت ، در دامان پر مهرت می آرمیدم .
کاش دوست داشتی مرا و قلبت ز نگاه من بی تفاوت نبود ، کاش لبهایت خمیازه کسالت بی کلامی نبود و پاهایت میل به پیمودن برگشتن را داشت . کاش می دیدی که مرا دورتر از دسترس رفته ها در گاهنامه روزهایت نمی سپردی .
دوست داشتم ای کاش دوست داشتی مرا ؟ !
ویلیام شکسپیر میگه: کسی را که دوسش داری ازش بگذر، اگه قسمت تو باشه بر می گرده ، اگر هم بر نگشت حتماً از اول مال تو نبوده پس بهتر که رفت