دیروز
یک سال تمام
در جست و جویت بودم
اما تو بر لب هایم خفته بودی
بعد، اشتباها
لب هایم را به بهار دوختم
چشم هایم را به باران
قلبم را به گل
و تو
با سپیده ی صبح
شبنم شدی و به درونم غلتیدی
تا گلی که در اعماق قلبم بود
پژمرده نشود ...